سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 86 دی 3 , ساعت 10:36 صبح
اهل شیرازم ( داراب )،
روزگارم خوش نیست،
کفش جامپی دارم،
موی رپی،
شلوار بی رنگی.

عینکی دارم بهتر از دود ماشین،
دوستانی چون من همه علاف،
و پاچه شلواری که در این نزدیکیست.

من علافم،
پاتوقم چندتا پاساژ،
کیف پولم خالی،
زنجیری تسبیه من،
گشت از پشت سر من پیداست،
همه ژلهای سر من متبلور شده اند...

 

البته  باشه بعد خودمو کاملتر معرفی میکنم



لیست کل یادداشت های این وبلاگ